زمینه: با توجه به نقش احساسات در زندگی انسان، چنانچه به توان احساسات را همزمان با تحلیل حالت چهره، از طریق سیگنال EEG بازشناسی کرد، میتوان حالتهای احساسی واقعی را از تصنعی تشخیص داد. از مهمترین کاربردهای این امر، دروغسنجی و همچنین کمک به بیمارانی است که قادر به درک احساسات هستند اما از نشان دادن آن در چهره خود ناتوانند.
روش کار: در این مطالعه آزمایشهایی برای ایجاد حالتهای مختلف احساسی طراحی شده است. با توجه به فقدان مجموعه تحریککنندههای عاطفی برای انجام چنین مطالعاتی در فرهنگ ایرانی، علاوه بر بازشناسی احساسی، جمعآوری مجموعه تحریککنندههای عاطفی از دیگر اهداف این مطالعه بوده است. برای تحقق این اهداف 24 شرکتکننده شامل 16 مرد و 8 زن، از طریق سیستم تصاویر استاندارد عاطفی و مجموعه از فیلمهایی که با توجه به فرهنگ ایرانی جمعآوری شدهاند تحریک میشوند.
یافتهها: پس از بررسی روشهای مختلف، ویژگی بعد فرکتال و طبقهبند AdaBoost به عنوان بهترین روشهای بازشناسی انتخاب شدند و در بهترین حالت صحت 92% برای مجموعه محرک عاطفی و صحت 6/79% برای تصاویر استاندارد به دست آمده است. برای استقلال روش بازشناسی از جنسیت، بازشناسی به صورت مجزا در گروه زن و مرد انجام نشده و هر دو جنس را شامل میشود.
نتیجهگیری: با وجود تفاوت در جنسیت شرکتکنندهها، نتایج به دست آمده نشان از قوی بودن روشهای بازشناسی دارند. همچنین موفقیت بیشتر مجموعه فیلمهای جمعآوری شده جهت تحریک عاطفی به وضوح دیده میشود. بنابراین استفاده از سیگنال EEG در کنار تحلیل حالت چهره میتواند مشکل مشخص نبودن احساسات از روی تصاویر چهره را برطرف کند.
واژگان کلیدی: بازشناسی احساسات، سیگنال EEG، تحلیل حالت چهره، سیستم تصاویر استاندارد عاطفی، بعد فرکتال.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |