نویسنده مسئول فرناز کشاورزی ارشدی، دکتر فرزانه حاجی زاده، دکتر فریبا حسنی، دکتر میترا صفا، دوره ۳۸، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: زنان مبتلا به HIV به دلیل مشکلات جسمی و روانی، احساسات و هیجانات منفی را تجربه می کنند. در سال های اخیر شفقت به خود، به عنوان راهی برای تعدیل احساسات منفی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر درمان شفقت به خود بر نشخوار فکری، خصومت و شرم در زنان مبتلا به HIV انجام شد. روشکار: پژوهش حاضر شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و از روش نمونهگیری غیر تصادفی- هدفمند و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین منظور ۶۰ نفر زن مبتلا بهHIV به صورت هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش ده جلسه ۹۰ دقیقه ای مهارت آموزی مبتنی بر درمان شفقت به خود را هفته ای یکبار دریافت کرد. ابزار اندازگیری، شامل پرسشنامه نشخوار فکری تراپنل و کمپل (۱۹۹۹)، خصومت ردفورد (۱۹۹۸) و شرم درونی شده کوک (۱۹۹۳) بود که توسط گروه نمونه در دو مرحله قبل از مداخله و پایان مداخله جمع آوری شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مهارت آموزی شفقت به خود بر کاهش خصومت و شرم
در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون موثر می باشد (۰۱/۰>p). در نشخوار فکری بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد مهارت آموزی مبتنی بر درمان شفقت به خود، میتواند در کاهش خصومت و شرم زنان مبتلا به HIV موثر است. بنابراین این روش برای بهبود علائم روانشناختی زنان مبتلا به HIV پیشنهاد می شود.
خانم فاطمه محبت پور، دکتر سمیه کشاورز، دکتر حسن شمس اسفندآباد، دوره ۴۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده
چکیده زمینه:ویروسکرونابربخشآموزشودرمان،خصوصاًسلامتروانمعلمانوپرستارانتأثیرزیادیگذاشت. تأثیراینویروسبهلحاظروانیبسیارعمیقبودواثراتمنفیآنهمچنانتداومدارند. پژوهشحاضرباهدفمقایسهبهزیستیروانشناختی،انعطافپذیریشناختیوسبکهایمقابلهایبینپرستارانومعلمانزنشهرتهرانانجامشد. روشکار:جامعهآماریشامل ۵۰ نفرازمعلمانزنو ۵۰ نفرازپرستارانزنشهرتهراندرسال ۱۴۰۱ بود. دادههابااستفادهازپرسشنامهبهزیستیروانشناختی (ریف، ۱۹۸۹)،انعطافپذیریشناختی (دنیسوهمکاران، ۲۰۱۰) وسبکهایمقابلهای (کسیدیولانگ، ۱۹۹۶) گردآوریشدوازطریقروشآماریتحلیلواریانسچندمتغیرهتجزیهوتحلیلشد. یافتهها:یافتههانشاندادکهمیانبهزیستیروانشناختی (درمؤلفههایتسلطبرمحیط،ارتباطمثبتبادیگران،هدفمندیدرزندگیوپذیرشخود) وانعطافپذیریشناختی (درمؤلفههایادراکگزینههایمختلف،ادراککنترلپذیریوادراکتوجیهرفتار) دوگروهمعلمانوپرستارانتفاوتمعناداروجودداشت. همچنینطبقنتایج،معلمانوپرستاراندرسبکدرماندگیدرحلمسئله،سبکمهارگریحلمسئله،سبکاعتماددرحلمسئلهوسبکاجتناببایکدیگراختلافمعنادارداشتندولیدرسبکخلاقیتوسبکگرایشبیندوگروهتفاوتمعناداروجودنداشت. طبقیافتهها،میزانبهزیستیروانشناختیوانعطافپذیریشناختیمعلماننسبتبهپرستارانبیشتربود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، میتوان گفت پرستاران و معلمان که در معرض مستقیم ویروس کرونا قرار داشتند از نظر روانشناختی بیشتر در معرض آسیب قرار گرفته و آسیبهای بیشتری به لحاظ روانشناختی متحمل شدند ولی با توجه به اینکه پرستاران در معرض مستقیم ویروس کرونا قرار داشتند و استرس کاری بیشتری را در دوران ویروس کرونا متحمل شدند، انعطافپذیری شناختی و بهزیستی روانشناختی کمتری نسبت به معلمان داشته و از راهبردهای مقابلهای متمرکز بر هیجان بیشتری استفاده میکردند. در نهایت، در تدوین مداخلات درمانی برای اثرات ویروس کرونا در گروههای در معرض خطر، باید به سلامت روانشناختی این افراد توجه ویژه مبذول شود.