چکیده: (5491 مشاهده)
یبوست بیماری شایعی است که منجر به مراجعات متعدد کلینیکی شده و تاثیرات خانوادگی و اجتماعی مهمی را سبب می شود. این اختلال در بسیاری موارد کارکردی است، اما با توجه به تاثیرگذاری عوامل اتیولوژیک متعددی بر یبوست، به خصوص در موارد شدید و مقاوم به درمان ارزیابی این علل ثانویه اهمیت زیادی دارد. اتخاذ برنامهتشخیصی و درمانی جامع و در عین حال مقرون به صرفه در مواجهه با تعداد قابل توجه بیماران حایز اهمیت است. در شرح حال و معاینه، مشخص نمودن مفهوم یبوست از نظر بیمار باید مدنظر باشد و علایمی که می تواند از نظر وجود علل ثانویه شاخص باشند (همچون کاهش وزن، خونریزی گوارشی، آنمی و ...) باید جستجو شود. در فقدان علایم و نشانه های هشدار دهنده، شروع درمان یبوست با توصیه هایی در مورد مصرف فیبر، رعایت رژیم غذایی، مصرف مایعات، افزایش فعالیت بدنی و عدم مصرف داروهای منجر به یبوست میسر است. در صورت عدم پاسخ درمانی مطلوب، ارزیابی مجدد بیماران در جهت تشخیص اختلالات دفعی و ترانزیت آهستهکولون و علل ثانویه نظیر اتیولوژی های بدخیم و یا متابولیک باید انجام شود. اختلالات دفعی که به درمان طبی معمولا مقاوم است به درمان بیوفیدبک پاسخ مناسبی می دهد. حمایت روانی و در صورت لزوم مشاوره روانپزشکی در موفقیت درمان تاثیر مهمی دارد. تجویز دراز مدت داروهای موثر بر یبوست باید با توجه به عوارض جانبی و تاثیر درمانی انجام شود. روش های جراحی در عدم موفقیت سایر درمان ها می تواند مورد توجه قرار گیرد؛ اما یادآوری می شود که موفقیت روش های جراحی ارتباط زیادی به انتخاب دقیق بیماران دارد و کمترین موفقیت در این زمینه در گروه بیماران مبتلا به اختلالات زمینه ای روانی دیده می شود. تحقیقات در مورد درمان های جدید یبوست ادامه دارد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى