نقش دوگانه سلولهای بنیادی مزانشیمی در درمان و القا سرطان
|
حوریه سلیمان جاهی، اعظم رضا زاده*، سارا صعودی، آلا حبیبیان، حسام کریمی |
دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. |
|
چکیده: (4028 مشاهده) |
سرطان کولورکتال (CRC) با تعداد سالانه 2/1 میلیون ابتلا در افراد بهعنوان چهارمین سرطان شایع منجر به مرگ میباشد. اگرچه روشهای درمانی موجود همچون جراحی و شیمیدرمانی برای این سرطان بخصوص هنگامی که بیماری در مراحل اولیه شناسایی گردد میتواند مفید باشد، اما درمان هدفمند که قابل اعتماد و غیرتهاجمی باشد میتواند بهعنوان روشی سودمند جایگزین گردد. سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSC) که سلولهایی تمایز نیافته و با قدرت و توان چندجانبه هستند و پتانسیل تجدیدکردن خود و تمایز به ردههای سلول مختلف را دارند، بهعنوان عوامل درمانی فعالیت بیولوژیکی خود را با تنظیم سیستم ایمنی و رهاسازی سیتوکینها و کموکینها به جایگاه التهاب اعمال میکنند. این سلولها همچنین بهعنوان حامل در تحویل دارو به محل اولیه تومور یا متاستاز حاصل از آن، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند. مطالعاتی حاکی از پتانسیل سلولهای بنیادی مزانشیمی جهت ازبینبردن تومور با ممانعت از تکثیر سلول توموری و القاء آپوپتوز در آن وجود دارد. در مقابل، تمایل به تومور نیز از مهمترین مشخصههای این نوع از سلولهای بنیادی میباشد؛ به طوریکه شواهد نشان میدهد، سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی باعث تحریک رشد تومور و متاستاز در سرطان میشود. چاقی که با افزایش بافت چربی همراه است و باعث افزایش سلولهای مزانشیمی در بافت چربی میشود، در ارتباط با انواع سرطان مثل سرطان سینه و کولون میباشد. بدینترتیب نقش دوگانه سلولهای بنیادی مزانشیمی بهعنوان عامل درمانی، مطرح میشود که نشاندهنده بهکاربردن این سلولها مانند استفاده از یک شمشیر دو لبه میباشد. |
|
واژههای کلیدی: کانسر کولورکتال، سلولهای بنیادی مزانشیمی، آپوپتوز، القاء سرطان |
|
متن کامل [PDF 248 kb]
(1674 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|